اینها که گفتم بیشتر علتش این بود که یاد سال گذشته افتادم که این موقع مدینه بودم و بعد از برگشت همه از تحولات من جویا می شدند بی آنکه بدانند تنها شرط رفتنم این بوده که تغییر نکنم و در شوری که بیشتر از بقیه سرایت می کند و کمتر بویی از شعور برده حرفی از عوض شدن و بهتر شدن نزنم. من به قولی که به خودم دادم عمل کردم و از نتایجش بسیار خوشحال شدم.
حالا امسال دارم میرم مشهد بازم سر قولم هستم و سعی می کنم کمتر جو گیر بشم تا بتوانم عقلانی تر تصمیم بگیرم.
به همه اونهایی که منتظر مکان خاص و زمان خاص برای شروع و تازه شدن هستن می گم که حتما شکست می خورید و بر می گردید سر خونه اولتون چون اگر واقعا مشتاق بودید و هیچ شکی در صحت تغییر نداشتید زمان را از دست نمی دادید و همین حال شروع می کردید. این تغییر ها بیشتر نوعی خود گول زدن هست تا به خودمان بفمانیم که ما زنده ایم.
یه نکته اینکه توصیه ی بالا دلیل بر برتر بینی خود بر عده ای دیگر نیست و از نظر من انتقال تجربه ای بیشتر نبود.
اما من چند وقتی است که کمتر شروع را تجربه کردم و بیشتر دنبال معیار درست سنجش بهتر شدن می گردم و می دانم شاید با این کار هیچ گاه به نتیجه ای نرسم و یا شاید اشتباه هم باشد ولی مطمئنا از عهد و پیمان های کوتاه مدت بسیار بهتر است.
|
متن دلخواه شما
|
|