هنوزم مثل همیشه وقتی اسمت که میاد
این دلم میخواد تو سینه جون بده برای تو
میدونم خیلی حقیرم توی اون عمق نگاهت
همه ی هستی من اون دو تا چشای تو
تو بازم مثل همیشه میذاری دست توی دستم
میذارم سر روی شونه ات چشمامو آروم میبندم
گم میشم بازم دوباره توی گرمای وجودت
وقتی که عشقتو دارم به همه غم ها میخندم
وقتی که تورو ندارم آرزوم اینه بمیرم
برای ادامه دادن ندارم حتی بهونه
وقتی که بارون میباره ، بی تو هیچ حسی نداره
واسه من حتی بهارم یه خزون نیمه جونه
بیا و گمم کن این بار توی اعماق وجودت
بذار که عشق کوچیکم توی اون قلب تو جا شه
پاک کن اشکای رو گونه ام ، بی تو من یه بی نشونم
میسپرم قلبمو دستت بذار که مال تو باشه
|
متن دلخواه شما
|
|