سلام
واسه پست امروز می خوام داستان آندرتیکر با کین که باعث اختلاف بین این دو شده رو قرار بدم
وقتی مادر آندرتیکر میمیره، پدرش با یکی عروسی میکنه و اون موقع اون زنه کین رو به دنیا آورده.
اون موقع آندرتیکر 32 سال و کین 14 سال داشته و آندر می خواست از خانواده ی دومش انتقام بگیره. پس برای همین یک شب خونه رو به آتیش می کشه. بعد می فهمه که مامان و باباش مردن و کین با سر و صورت سوخته سالم مونده و کین رو در 18 سالگی به کشتی کج میاره. کین هم برای اینکه صورت سوختش معلوم نباشه، یک ماسک قرمز و لباس قرمز می پوشه و به کشتی کج میاد. اونها به کمک هم می رفتند و همدیگر رو همیشه نجات می دادند و حتی یک بار دو نفر رو به قتل رسوندند! تا اینکه یک نفر به کین ماجرا رو میگه و کین از آندر بدش میاد و یکبار حتی سعی کرد آندر رو با چاقو به قتل برسونه. در مسابقه ای که کین با میک فولی داشت او بند ماسک کین رو کشید و چهره ی سوخته ی کین معلوم شد. در این زمان آندرتیکر با آهنگ، چهره و فینیشر جدید (تامبستون) وارد میشه. کین رو تامبستون میکنه و میره.
:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0