چرا تا شكفتم
چرا تا تو را داغ بودم نگفتم
چرا بی هوا سرد شد باد
چرا از دهن حرفهای من افتاد
مرحوم قیصر امین پور
وقتي تو نيستي
نه هستهاي ما
چونانکه بايدند
نه بايدها ...
مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض ميخورم
عمريست لبخندهاي لاغر خود را
در دل ذخيره ميکنم
باشد براي روز مبادا
اما
در صفحههاي تقويم
روزي به نام روز مبادا نيست
آن روز هر چه باشد
روزي شبيه ديروز
روزي شبيه فردا
روزي درست مثل همين روزهاي ماست
اما چه کسي ميداند
شايد امروز نيز
روز مبادا باشد
وقتي تو نيستي
نه هستهاي ما
چونانکه بايدند
نه بايدها ...
هر روز بي تو
روز مباداست.
قیصر امین پور
دوستای گلم بازم شعر از مرحوم قیصر امین پور گذاشتم برید ادامه مطلب
|
متن دلخواه شما
|
|