استعمار فرانو و فناوری هستهای
دقيقاً 55 سال قبل در همين هفته استعمار غرب و در راس آن انگليس كوشش داشت از ملی شدن صنعت نفت ايران جلوگيری و سلطهگرائی اقتصادی و سياسی خود را در ايران همچنان حفظ كند. امروز استعمار فرانو به رهبری آمريكا تلاش میكند كه از حق مسلم ايران در استفاده از فناوری انرژی صلحآميز هستهای ممانعت كرده و با حفظ انحصار و برتری خود در خاورميانه به استقلال علمی و سياسی ايران لطمه وارد آورد. همان طوری كه ملت ايران بيش از نيم قرن پيش صنعت نفت را ملی كرد و امپراتوری انگليس را از خليج فارس بيرون انداخت، امروز نيز بايد، به توسعه فناوری هستهای خود ادامه داده و با حفظ حاكميت ملی و استقلال خود و با عدالتخواهی، سياستهای استعمار نو را محكوم كند. اضافه بر اينكه امروز، ايران در مقايسه با اسفند 1329 شمسی، از هر جهت در موقعيت به مراتب بهتری قرار دارد.
گروهی كه امروز عليه تحقيقات و توسعه فناوری هستهای ايران صف كشيده، دقيقاً همان گروهی است كه 55 سال قبل عليه ملی شدن صنعت نفت ايران موضع گرفت و تهديد كرد كه اگر ايران اقدام به ملی شدن صنعت نفت بكند، دست به تحريم اقتصادی و سياسی زده و حتی با ناوگان خود آبادان و خرمشهر و ساير بنادر را محاصره خواهد كرد. من هنوز حضور كشتی جنگی روزماری انگليس را كه نزديك بنادر ايران لنگر انداخته و ملت ايران را تهديد میكرد، فراموش نمیكنم. ملت ايران به اين تهديدات پاسخ داد و در 29 اسفند 1329 مجلس، صنعت نفت ايران را ملی اعلام كرد و اين آغاز يك خيزش بزرگ ضداستعماری در سراسر خاورميانه بود كه بالأخره به سقوط ملك فاروق در مصر و ملك فيصل در عراق منتهی شد و نهضت استقلال طلبی را در دنيای سوم شدت بخشيد.
در آستانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت ايران، مردم ايران بايد قاطعانه در مقابل فشارهای استعمار نو ايستاده و جمهوری اسلامی ايران در صورت هرگونه اشكالتراشی و تهديد بيشتر غرب بايد بلافاصله خود را از قرارداد به اصطلاح ان.پی.تی خارج كند. اين همان قرارداد معروف به عدم تكثير تسليحات اتمی است كه اجازه میدهد ملل امضا كننده آن بتوانند به توسعه فناوری صلحآميز هستهای بپردازند و دارندگان تسليحات اتمی را به عدم تكثير و انهدام چنين تسليحاتی دعوت میكند. جالب اين است كه هفته گذشته آمريكا رسماً اعلام كرد كه به هيچ وجه دست به انهدام و تقليل تسليحات اتمی خود نخواهد زد! آمريكا اولين كشوری است كه از بمب اتمی استفاده كرده و اكنون نيز اصرار دارد كه حق استفاده از بمب اتمی را داراست.
اين جاروجنجالی كه در سالهای اخير در مورد فناوری هستهای عليه ايران ايجاد كردهاند يك نوع تبعيض در نظام بين المللی است كه توسط استعمارگران قديمی در لوای استعمار نو و فرانو انجام میگيرد. هدف آن محروم كردن ايران از حق علمی و قانونی است. آمريكا و قدرتهای قديمی استعمار كهن میخواهند حق تحصيل علم و دانش و آزمايش انرژی هستهای را از ايران سلب و اگر توانستند حدود كسب و تحقيق و توسعه اين علم را كنترل كنند. استعمار نو انگيزه ملل و افراد را مورد پرسش قرار میدهد ولی حاضر نيست ديگران انگيزه او را زير سؤال ببرند. استعمار نو میگويد ما به شما اعتماد نداريم ولی شما به ما اعتماد داشته باشيد. چند روز قبل تلويزيون بی.بی.سی از قول مقامات رسمی انگليس گزارش داد كه چگونه انگليسیها در دهه 1960 ميلادی به ويژه پس از جنگ 1967 اسرائيل و اعراب مواد پلوتونيوم و مورد احتياج بمب اتمی را در اختيار رژيم اسرائيل قرار دادند. كاندو ليزا رايس وزير خارجه آمريكا گفته است كه سياستگذاری و اهداف ايران با سياستگذاری و اهداف آمريكا در خاورميانه 180 درجه تفاوت دارد و ايران بزرگترين چالش در صحنه بين الملل برای آمريكا است. اين يك حقيقت است و چنين اعترافاتی بايد برای ايران يك امتياز و برای سياست امپراتوری آمريكا يك رنج و درد سياسی بزرگ باشد. رويدادهای چند سال اخير به ويژه نشان میدهد كه چقدر سياستگذاری آمريكا در مورد خاورميانه اشتباه، غيرعادلانه، غير منصفانه و حتی برای منافع مردم آمريكا و صلح جهانی مصيبت بار بوده است. تحولات جهانی چند دهه اخير نيز به خوبی ثابت میكند كه چقدر انقلاب اسلامی ايران در سطح ملی، بين المللی و منطقهای تأثيرگذار بوده و نهضتهای آزاديخواهانه و استقلالطلبانه امروزی از دنيای اسلام گرفته تا آمريكای لاتين از ثمرات مبارزات ضداستكباری و ضد استعماری مردم ايران بوده است. اظهارات رايس نيز گويای افكار استعمار فرانوی عصر ماست زيرا او و همفكرانش ا ين باورها را در سر میپرورانند كه آنچه كه برای منافع ملی آمريكا مطلوب نيست، مشروعيت جهانی و بين المللی نبايد داشته باشد.
ولی استعمار نو يا سلطهگرائی و امپراتوری نو كه امروز بر تسخير مغزها، بر جنگهای روانی و بر فناوریهای جديد و واژههای مطلوب تكيه میكند، يك كسری بزرگ دارد و آن كمبود نيروی انسانی، مشروعيت و مقبوليت عمومی، و توانائی نامحدود اقتصادی و مالی است. مردم جهان امروز عليه سلطهگرائی آمريكا هستند. آمريكا از جنبه توانایی مالی برعكس امپراتوریهای يك قرن پيش به جای طلبكار بودن، بدهكار است و اين بدهكاری اكنون روزانه يك ميليارد و 400 ميليون دلار افزايش میيابد. مديريت جهانی با پديده جهانی سازی دو موضوع متفاوت هستند. طوفان كاترينا و تسخير عراق، نشان داد كه آمريكا از جنبه بوروكراسی و زير ساخت از داخل و خارج بسيار آسيبپذير است. تنش جهانی امروز بيشتر به ضرر آمريكا خواهد بود تا ديگران.
|
متن دلخواه شما
|
|