خانه‌ای که هشتاد درصد از اعضای آن را علمای اسلام تشکیل دهد، بیشتر شبیه مدرسه‌ی فیضیه‌ است تا خانه!
عکس برای دیروز است و هنگامی که اخوی برای افطاری به خانه‌ی ما آمده بود. «اخوی» هم که می‌دانید، همان «داداش» است در گویش شیرین آخوندی. سمت راستی برای ابوی است و سمت چپی برای اخوی؛ شاید هم بالعکس حتی!
شیطنتم گل کرده بود. هر یک‌ساعت عمامه‌ها را می‌چرخاندم که مبادا ته بگیرد و برشته شود.
گاهی هم با قیافه‌ی حق به جانب با اشاره به لباس‌های اخوی که روی صندلی انداخته شده بود، می‌گفتم: «ای بابا. عجب آدمای بی‌فرهنگی پیدا می‌شنا! کی بوده که آخوندشو خورده و پوستش رو انداخته اینجا؟»
بساطی با این علمای اسلام داریم‌ها...
|
متن دلخواه شما
|
|