امشب پس از گذشت بیش از یک سال، آخرین قسمت از مجموعه تلویزیونی" در چشم باد" به نمایش در آمد. سریالی که وقتی شروع شد یاد فیلم میرزا کوچک خان افتادم و احساس کردم این فیلم شاید پرداخت بهتری روی موضوع دفاع جنگل دارد. بعد از اینکه سریال پیش رفت احساس کردم چقدر تیزبینانه به جنگ جهانی دوم پرداخته و چقدر دقیق استعمار انگلیس را برای سالها در کشور ما به تصویر کشیده است. باز دوباره قسمتهای بعدی پیش آمد و دیدم که نه، این مجموعه فقط یک روایت تاریخی نیست،که یک عاشقانه و درام بسیار شگرف و ریز، اما با ابهت و عظیم است. درامی که تا لحظه آخر بلا انقطاع، پاکی و صداقت عشق را که در عصر ما به فراموشی سپرده شده، به رخ مخاطب کشید. باز قسمتهای بعدی پیش آمد و اینبار به این نتیجه رسیدم که این مجموعه نه یک روایت تاریخی، و نه یک درام عاشقانه و نه حتی یک مجموعه از سریالهای جنگی1، که یک مستند زیبا و دلنشین پر مغز وتاثیر گذار است، از دفاع مقدس. تلاقی تصاویر مستند از مواجهه با دشمن،با لوکیشن ساختگی و نمای بازیگران و یا همین تلاقی در سکانسهای جشن وشادی آزادی خرمشهر و یا در بهترین حالت، نشان داده شدن نحوه برنامه ریزی دقیق برای یک عملیات آنهم توسط "شهید حسن باقری" که به نوعی در تاریخ دفاع مقدس ما مهجور مانده بود2 کار مسعود جوزانی را شدیدا قابل تقدیر میکند.
:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5