حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای ، دادستان کل کشور و سخنگوی تازه منصوب شده قوه قضاییه در یک نشست خبری می گوید : « در مورد موضوع وقف و صحت آن مقام معظم رهبری رئیس قوه قضاییه را موظف كردند تا مباحث حقوقی آن را مورد بررسی قرار دهند كه پس از بررسیها ، رئیس قوه نامهای را در مورد اظهار نظرشان به رهبری فرستاند. من از محتوای كامل نامه اطلاعی ندارم اما تا آنجایی كه اطلاع دارم نتیجه آن بوده كه وقف دانشگاه آزاد درست نبوده است. » +
اما آقای هاشمی رفسنجانی ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آشکارا ، سمت گیری متفاوتی را نسبت به وقف دانشگاه آزاد به نمایش می گذارد . او می گوید : « بر هم زننده « وقف » باید قویتر از خدا باشد. » یعنی آنکه میلیون ها ، میلیون مخالف وقف دانشگاه آزاد در سراسر ایران که صاحبان اصلی این دانشگاه محسوب می شوند ، علنا ، " آب در هاون می کوبند ". چرا ؟ چون بالاتر از خدا که نیستند .
"اینکه خیلی بد است" ( از تکیه کلام های احمدی نژاد )
و اما ، ماجرای وقف دانشگاه آزاد ، از آن دست اتفاقاتی است که در سال های اخیر به ندرت اتفاق افتاده است ، اصلا اتفاق نیفتاده است . این ماجرا آدمی را بی اختیار به یاد "کریستف کلمب" و کشف قاره آمریکا می اندازد . آنجا که « آدام نوردوال» سرخپوست 78 ساله آمریکایی گفته بود : « کجای این وقف صحیح و منطقی است که یک مرد سفید پوست بیاید و ادعا کند سرزمین آباء و اجدادی سرخپوستان را که ما از ۱۲هزار سال پیش در آن میزیسته ایم ، کشف کرده است. »
نوردوال میافزاید : « من در سال ۱۹۷۳برای شرکت در کنفرانسی عازم رم شدم. هنگامی که در رم از هواپیما پیاده شدم پایم را روی باند آسفالت فرودگاه محکم به زمین کوبیدم و ادعا کردم "این من هستم که برای اولین بار این کشور را کشف می کنم و نام آن را به نمایندگی از سوی سرخپوستان آمریکا "ایتالیا" میگذارم . "پس باید ایتالیاییها هم این "دروغ تاریخی" را باور کنند که از سال ۱۹۷۳آنها در واقع متعلق به جامعه سرخپوستان قاره آمریکا هستند و طبق دکترین "کشف" این سرزمین یعنی ایتالیا تعلق به من دارد و ساکنانش هم جزو اموال من هستند".
حالا این حکایت ماست انگار ، آقای هاشمی رفسنجانی پای در اسفالت دانشگاه آزاد می کوبد و آن را کشف و وقف می کند و هیچ احدی را هم ، یارای آن نیست که این وقف را برهم بزند .
هاشمی می گوید : « هیچ اموال دولتی در مجموع دانشگاه آزاد نیست و هرکس زمینی به این مجموعه اختصاص دهد براساس قیمت روز پول آن پرداخت میشود. » و یا در جای دیگر یکی از وارثان اصلی دانشگاه آزاد که در دوران فتنه آنجا را عملا به یک پایگاهی برای براندازی نظام تبدیل کرده بود . می گوید : « اساسا کمک و حمایت مستقیمی در ابتدا از سوی دولت نبوده است . عموم امکانات ، زمین ، ساختمان و مستحدثات دانشگاه آزاد اسلامی از طریق کمک های مردمی ، همراهی نمایندگان محترم مردم ، بزرگان شهر و افراد خیر و نهادها و موقوفات تدارک دیده شده است . دولت هیچگاه حمایت جدی مالی از دانشگاه آزاد اسلامی نداشته است . » ( گفتگوی مهدی هاشمی رییس دفتر دانشگاه آزاد اسلامی با شهروند امروز ، 11 آذر 86 ، ص 90 )
اما علیرضا زاکانی فعال سیاسی و نماینده مجلس شورای اسلامی روایت دیگری از دانشگاه آزاد دارد . او هم می گوید : « پارسال در كمیسیون اصل 90 بررسی شد كه دانشگاه آزاد به عنوان یكی از 5 زمینخوار بزرگ كشور است ، پشت تریبون مجلس هم قرائت شد. بعد آقای جاسبی سال 85 مصاحبه كرد با 20:30 و گفت ما اصلاً زمینی نگرفتهایم و اگر گرفتهایم تا ریال آخرش را دادهایم ، یك نمونه آن 5 هزار هكتار زمین در جیرفت است كه با اجحاف در حق مردم آن را گرفتهاند. همین الان پرونده وجود دارد در شهرستانها كه رفتهاند به زور گرفتهاند و دادگاه حكم داده است علیه مردم.»
و در ادامه می افزاید : « در این مملكت یك مجموعهای در ید یك فردی است با 125 هزار میلیارد تومان متعلق به مردم و نظام ، بعد طرف میرود در محضر مینشیند و همه چیز را واگذار میكند خوب اینها را چه كسی میخواهد در مملكت جواب بدهد الا اینكه شما دوستان وظیفه دارید نسبت به امروز و آینده اعتراضی داشته باشید و مطالبه كنید ... جاسبی به همه سرویس میدهد و از هر كسی بتواند باج میگیرد و هركسی هم یك قیمتی در نظر ایشان دارد و حاضر است قیمتش را پرداخت كند. »
به عنوان مثال : آقای جاسبی « در اوایل پاییز 1361 ، پس از تماس تلفنی دفتر امام ، دکتر جاسبی مبلغ یک میلیون تومان کمک اهدایی ایشان را نقدا وصول کرد . این سرمایه ، به عنوان اولین اندوخته مالی دانشگاه آزاد به حساب واریز شد . در اولین اقدام ساختمانی را در خیابان اسکندری تهران از دادستانی کل انقلاب اسلامی تحویل گرفتند . بدین ترتیب اولین واحد نیز رسما فعالیت خود را آغاز کرد . اما این واحد گنجایش دانشجویان پذیرفته شده را نداشت ، لذا مذاکرات و مکاتبات متعددی با دفتر نخست وزیری ، نهاد ریاست جمهوری و بنیاد مستضعفان شد . این ساختمان در خیابان فلسطین ، نبش خیابان انقلاب قرار داشت . ساختمان مذکور را 75 میلیون با اقساط 20 ساله بدون بهره از بنیاد خریداری کردند . چون سال های اولیه وضع مالی دانشگاه خوب نبود و شهریه دریافتی کفاف نمی داد ، در پنج سال اول نتوانستند اقساط را پرداخت کنند که بنیاد مستضعفان با تشکیل جلسه ای در دفتر جاسبی ، قسط پنج ساله اول را به 15 سال بعد احاله کرد . » ( حدیث آفرینش ، ص 120 )
من می نویسم ، می گویم ، افشا می کنم ، اما افسوس و صد افسوس که " آب در هاون می کوبم " چه ، قدرتم بالاتر از خدا که نیست ! راستی آقایان کاشف کریستف کلمبی دانشگاه آزاد ، فردا اگر احمدی نژاد پا بر اسفالت مسکن مهر و یا مراکز تولید انرژی هسته ای کوبید و گفت : این ها را من کشف ! و می خواهم « وقف » کنم ، بر نیاشوبید ها ، زیرا ، « خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج »
:: بازدید از این مطلب : 304
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1